پس از بیان ضرورت دوری از تنبلی و همچنین علل و نشانههای این رفتار در مقالهی «چرا شاگرد ما تنبل است؟» اکنون به ارائهی پیشنهادها و راهکارهایی برای پیشگیری و همچنین رفع این مشکل میپردازیم. این راهکارها در دو حوزهی بینشی و مهارتی دستهبندی میشوند.
1- راهکارهای حوزهی بینشی
1-1- تغییر دیدگاه و روحیه
مربی دینی باید دیدگاه و جهانبینی صحیحی به شاگردانش ارائه دهد و به صورت غیرمستقیم آنها را به این نکته متذکر سازد که اساساً دنیا محل راحتی و آسایش نیست و از جست و جوی چیزی که در دنیا وجود ندارد نه تنها نفعی حاصل نمیشود، بلکه موجب رنج و ناراحتی و عذاب برای جوینده خواهد بود. خواندن و توجه دادن به روایاتی که به این مفهوم اشاره میکنند؛ میتواند کارساز باشد روایاتی مانند این حدیث قدسی که خداوند به حضرت داود علیه السلام فرموده: ای داوود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار ندادهام، ولى مردم آنها را در پنج چيز ديگر مىجويند و نمىيابند تا آنجا که میفرماید:
وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا.
من آسایش مطلق را در بهشت قرار داده ام؛ در حالی که بندگان من آن را در دنیا جست وجو میکنند و هرگز به آن نخواهند رسید...( عوالی اللآلی ، جلد 4 ، صفحه 61)
یا در روایتی دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
الرّاحَةُ فِی الدُّنیا مستحیله
آسایش و راحتی [مطلق] در دنیا محال است ( بحارالانوار، ج 78، ص 95)
علاوه بر اینها میتوان از تجربیات عینی مردم دنیا، نمونههایی به عنوان شاهد مثال برای آنان بیان کرد به طور مثال باشگاه خبرنگاران جوان، از تحقیقی گزارش میکند که طبق آخرین تحقیقات دانشمندان، افراد سختی کشیده در سنین پایین در مقایسه با آنان که در شرایط خوبی پرورش یافتند، در دوران بزرگسالی از نقاط قوت بیشتری برخوردارند. سپس به شش ویژگی مثبت و مشترک شخصیتی افراد موفق اشاره کرده که کودکی سختی داشتند. آن شش ویژگی عبارتند از:
1-مهارتهای هنری 2-انتخاب استراتژی سریع 3-سازگاری زیاد 4-تشخیص فوری خطر 5-حافظهی خوب 6-توانایی همدلی با دیگران
و در پایان این تحقیق به این نتیجه میرسد که رنجهای کودکی از ما آدمهای توانمندتری میسازد.
(کد خبر باشگاه خبرنگاران جوان: 6714135)
با توجه به مطالبی که بیان شد، باید این باور را در مخاطبان به وجود آورد که مشکلات و ناملایمات زندگی از سنتهای الهی به شمار میروند و میبایست با آنها کنار آمد.
2-1- آموزش هدفگذاری
یکی از موارد شایع در عدم رغبت فرد به انجام یک کار، نداشتن یک هدف مشخص یا آگاه نبودن نسبت به هدف انجام یک کار نزد اوست. واین خود یکی از دلایلی است که فرزندان عمدتاً نسبت به انجام اموری همچون تحصیل بیرغبت هستند زیرا معمولاً نمیدانند که برای چه درس میخوانند. مربی اعتقادی باید با آموزشِ صحیحِ هدفگذاری در کارها، معضلِ تنبلی را به صورت ریشهای رفع کند.
3-1- اکتفا به امکانات موجود و محدود
فرزندی که مدام میبیند والدین یا مربیش در مسیر دنیاطلبی هستند و مستمراً امور دنیا را پیگیری میکنند، اثر حرفهای آنان برای او کم میشود. اگر نوجوان در سیرهی عملی والدین و مربیانش، شکرگزاری و قناعت به وضع موجودشان را مشاهده کند به صورت غیرمستقیم روحیه قناعت و شکرگزاری در او شکل خواهد گرفت. اگر این روحیه، به ویژه دیدن امکانات و داشتههای موجود در متربیان نهادینه شود، اکتفا و قناعت به امکانات موجود نیز خود به خود در او رقم خواهد خورد و در نهایت از نارضایتی و تنبلی رهایی خواهد یافت.
4-1- مسئولیتسپاری در دوره سوم رشد
یکی از اقسام راحتطلبی، نداشتن تعهد و فرار از مسئولیت انجام یک کار به سبب وجود زحمت است. مربی تربیتی باید بچهها را تشویق به قبول مسئولیت کند و گاهی هم وادار به زحمت نماید. بچهها در این دوره به صورت طبیعی میل به قبول مسئولیت دارند. گویی مسئولیت دادن نزد آنان یعنی قبول داشتن آنها. البته باید، هم مسئولیت داد و هم پاسخگویی در قبال آن را طلب کرد. معلم باید خانواده را حساس کند که در این دوره سنی، فرزندشان را ملزم کنند که یا باید درس بخواند که درس خواندن خود مسئولیت است یا باید سر کار برود.
فرمول رشد در این سن، عبارت است از مسئولیت، تلاش و نتیجه. اگر مسئولیت گرفت و تلاش نکرد نباید نتیجه که رسیدن به خواستههاست را برای او محقق کرد.
5-1- مشروط کردن خواسته
شاگرد ما اگر چیزی نیاز دارد باید برای به دست آوردن آن، مقداری زحمت بکشد و رسیدن به هر خواستهی او، باید مشروط به انجام یک کار ارزشمند یا یک تلاش هدفمند یا به پایان رساندن یک خدمت باشد و این فرمول را باید مربی دینی به خانواده نیز انتقال دهد.
مثلاً در هنگام انتخاب نوع جوایز، به جای خرید لوازم آسایشی، از طریق مذاکره با خود شاگرد اقدام شود. بهعنوان مثال پول خرید آن جایزه را به صورت قرضالحسنه برای او ذخیره کرد.
6-1- نهادینهسازی روحیه پاداش به خود
کسب پاداش به افراد انگیزه میدهد و در آنها تحرک ایجاد میکند. این مسئله در فطرت انسان قرار گرفته و یکی از حکمتهای قرار دادن ثواب برای انجام کارهای نیک از طرف خداوند حکیم، همین ایجاد انگیزه است. نیازی نیست انسان لزوماً از فرد دیگری جایزه دریافت کند بلکه مربی اعتقادی باید به شاگردان آموزش دهد که گاهی خودشان به خودشان پاداش بدهند. به این معنا که با خود عهد کنند پس از انجام یک کار سخت -همچون موفقیت در امتحانات پایانترم که موظف به انجامش هستند- پاداش کارشان را پرداختن به کاری که مورد پسندشان است، مثل بازی یا تفریح و یا هر چیز دیگری که به آن علاقمندند قرار دهند. در حقیقت مربی دینی باید در وجود شاگرد این مسئله را نهادینه کند که هرگز به هیچ کار مورد علاقهاش مگر پس از انجام یک کار سخت رجوع نکند.
7-1- ایجاد خودباوری در میان متربیان
مربی باید جهت ایجاد خودباوری در شاگرد، نگرش «من میتوانم» را در او نهادینه کند. معمولاً انسان از رفتن به سوی کاری که توان انجامش را ندارد پرهیز میکند. گاهی این نگاه، برآمده از واقعیت است و به درستی، قدر و توان فرد بسیار پایینتر از حد لازم برای انجام آن کار است. در این صورت، کار عاقلانه و صحیح این است که انسان یا باید انجام آن کار با کمک دیگران صورت دهد یا قاطعانه از همان ابتدا از قبول انجام آن کار سر باز زند و مسئولیت آن را نپذیرد. البته تذکر این نکته به جاست که انجام کارهای گروهی در کلاس، غیرمستقیم متضمن این پیام است که فرد همیشه بهتنهایی نمیتواند همهی کارها را انجام دهد. اما گاهی نیز فرد به نادرستی به خود تلقین کرده که من نمیتوانم و مربی تربیتی باید به ویژه در کارهای عملی این روحیه را اصلاح کند و خودباوری را در ذهن متربی خلق کند.
8-1- تأکید بر جایگاه علاقه در انتخاب
ازجمله مهارتهای ضروی برای همگان مهارت در تصمیمگیری درست است. بهترین زمان آموزش این مهارت، دوره دوم رشد یعنی بین 7 تا 14 سالگی است. مربی دینی باید در این دورهی سنی به شاگرد خود مولفههای پذیرش هر مسئولیتی را آموزش دهد. از جمله مولفههای ضروری، علاقه است.
علاقه به یک کار، موجب انگیزه برای انجام آن کار میشود. به بیان دیگر، بعد از وجود توان برای انجام یک کار در فرد، تازه سخن از وجود علاقه به میان میآید. اگر توان باشد و علاقه نباشد؛ اینجاست که روحیهی تنبلی به سراغفرد میآید و بدون تردید سرانجامِ مطلوبی حاصل نخواهد شد.
9-1- هشدار نسبت به کمالگرایی
کمالگرایی ممکن است پیامدهای منفی زیادی به دنبال داشته باشد. انسان کمالگرا، در صورت بروز شکست، به سختی از جای خود برمیخیزد. فرد کمالگرا عمدتاً هنگام برنامهریزی، یک برنامهی ایدهآل و غیر واقعی را طراحی میکند که انجام آن نشدنی است.
علاوه بر موارد فوق، کمالگرایی موجب ایجاد روحیهی انتقاد از خود و دیگران شده و با ایجاد استرس و اضطراب موجب کاهش عملکرد و نهایتاً بروز تنبلی میشود.
رویکرد واقعگرایانه و البته کاهش توقع و انتظار به ویژه انتظار بیش از حد از خود و دیگران، موجبِ کاهش کمالگرایی میشود. بیان داستانهایی که در آنها حضرات معصومین علیهم السلام در یک سفر تبلیغی یا یک برنامه، فقط یک نفر را هدایت میکردند – مثل داستان سفر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به طائف که در آن سفر با وجود تحمل مشقات فراوان و آزار زیاد، موفق به هدایت یک غلام می شود و مواردی از این دست که کم هم نیستند-، غیرمستقیم میتواند روحیهی کمالگرایی را در افراد اصلاح کند.
2- راهکار حوزه مهارتی
1-2- کاهش آگاهانه امکانات رفاهی
مربی تربیتی برای اینکه بتواند روحیه راحتطلبی را از متربیان خود رفع کند؛ باید آگاهانه امکانات رفاهی را حتی برای خود به ویژه در اردوها کاهش دهد و والدین را هم نسبت به این موضوع ترغیب نماید.
2-2- پر نمودن اوقات با خلق فعالیت
والدین و مربیان نباید در پی بیکاری و حذف مشغله نوجوانان باشند. به طور مثال میبایست انجام برخی از امور کلاس و منزل را به متربیان محول نمود تا خود انجام این کارها ضمن پر کردن فعال وقت آنها موجب از بین رفتن تنبلی در میان آنها شود. کارهایی از قبیل جمعآوری وسائل آموزشی در کلاس یا موظف نمودن به شستن لباسهای زیر یا جمعآوری رختخواب در منزل.
البته به صورت کلان هم مواردی مثل برگزاری هیأت، روضهگرفتن و میهمانیدادن نیز خلق تلاش با هدف پر نمودن وقت به صورت ویژه است.
مربی اعتقادی باید حتماً انجام ورزش و برنامههایی مثل کوهرفتن را حتی به صورت فصلی در برنامه کلاسی خود قرار دهد. سفرها نباید در راحتترین حالت ممکن برگزار شوند و ابزارهایی که کار و تلاش را حذف میکنند نباید به کار گرفته شوند.
3-2- تذکر به مراقبت نسبت به اطرافیان تنبل
چون معمولاً صفات همنشینان در ما اثر میکند، لذا والدین و مربیان باید به شدت مراقب اطرافیان و دوستان فرزند و شاگرد خود باشند. انسانها در هر سنی به ویژه در سه دوره رشد، گرایش زیادی به اطرافیان دارند. به همین جهت اگر فرد تنبلی دوستِ شاگرد یا فرزند شما باشد، قطعاً در بلندمدت او نیز تنبل خواهد شد.
4-2- ایجاد نشاط
نداشتن شور و نشاط کافی، عاملی برای تحقق یکجانشینی و عدم تحرک است. انسان اگر خسته یا کسل یا بیحال باشد بدون تردید از نشاط کافی برخوردار نخواهد بود. مربی اعتقادی با کمک خانواده باید نشاط را در زندگی شاگرد خود پدید آورد. به طور مثال با موردهایی مانند موارد زیر میتوان این هدف را محقق ساخت:
الف) تغذیه مناسب:
قرار نگرفتن پروتئین در برنامه غذایی هفتگی، موجب بروز کسالت میشود، علاوه بر این، باید مصرف غذاهای پرچرب، شیرین یا فستفود نیز چون دیرهضم یا افزایشدهندهی قندخون هستند، را تا حد ممکن کاهش داد یا حذف کرد. تذکر این نکته به مادران باید توسط مربی دینی صورت گیرد.
ب) قرار دادن تفریح مناسب در برنامهها:
یکنواختی در زندگی، موجب بروز افسردگی میشود. مربی، هم باید به خانواده گوشزد کند و هم، خود در برنامه کلاسی به صورت ماهانه حداقل یک برنامه تفریحی قرار دهد. تفریح شامل بازی و گردش و حتی برگزاری مناسک مذهبی میتواند باشد.
ج) تأکید بر نظافت:
یکی از عوامل کلافگی، عدمِ وجودِ نظافت است. استحمام و آراستگی، مقدمه راحتی و نشاط است. نوجوانی که یک روز در میان حتی به اندازه یک دوشگرفتن به حمام میرود، شور بیشتری برای انجام وظایف خود دارد. تأکید بر انجام استحمام در ابتدای روز به ویژه دوشِ آب سردِ ملایم، دقیقاً برآمده از همین نگاه است.
د) ورزش:
ورزش چه به صورت حرفهای و چه به صورت غیرحرفهای به شدت کسالتزدا است. استخر، فوتبال، نرمش و حتی پیادهروی فارغ از خواصِ پزشکی و تندرستی، خود تحرکآور و از بین برندهی تنبلی است.
دیدگاه خود را بنویسید