آقای مهدی نصیری در بخشی از مقالۀ «نقد مشهورات- آیا انسان خلیفة الله است؟» چنین آورده است:
گمان رایج در چند دهه اخیر که ابتدا در برخی آثار تفسیری و غیر تفسیری انعکاس یافته و سپس به باوری مشهور و مسلّط تبدیل شده، (و بعضاً نتایج دیگری نیز از جمله سجده فرشتگان بر نوع آدم و آدمیّت، اومانیسم اسلامی و یا دموکراسی اسلامی و… بر آن مترتّب گشته) این است که نوع انسان و آدمی، خلیفه خداوند در زمین است و آیه شریفه ﴿انّی جاعلٌ فی الارض خلیفةً﴾ را ناظر به این عقیده و باور میداند. این تفسیر از آیه مزبور تا پیش از کمتر از یک قرن اخیر، تقریباً سابقهای نداشته است و برای اوّلین بار در تفاسیر «المنار» و «فی ظلال القرآن» آثار عالمان سنّی مذهب، رشید رضا و سیّد قطب مطرح شده است. تا پیش از مقطع یاد شده، عموم مفسّران تنها حضرت آدم(علیه السلام) را مصداق مشخّص خلیفة الله در آیه مزبور میدانستند و البته این عنوان را بعد از آدم(علیه السلام) بر دیگر انبیای الهی(علیهم السلام) و مفسّران شیعه علاوه بر انبیاء، بر ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز صادق میدانستند.
در کتابهای معاصر اهل سنّت و به ویژه در دیدگاه «اخوان المسلمین» شاهد چنین عباراتی هستیم:
- از این رویکردها (ی قرآنی) نسبت به انسان، درسهای بسیار ارزشمندی را میتوان در عالم ذهن و در عالم واقع به طور یکسان گرفت: اولین درس از این درسها این است که انسان آقای این زمین است و همه چیز در زمین به خاطر او خلق شده است
- پس هنگامی که زمین این شایستگی را یافت که به استقبال این مخلوق بشری بیاید، خداوند در ملاء اعلی این خبر را اعلام کرد و به فرشتگان بیان کرد که به زودی مخلوقی بشری بر روی سیاره زمین ظاهر خواهد شد که مدیریت و رهبری را عهدهدار خواهد شد که او خلیفۀ خدا در زمین است... پس هر انسانی خلیفۀ خدا بر روی این زمین است.
گزیدهای از کتاب «یگانه دوران»، دوره آموزشی «محور مقدس»
برای مشاهده معرفی دوره محور مقدس 3 - یگانه دوران روی تصویر زیر کلیک کنید
دیدگاه خود را بنویسید