معلم میتواند در کلاس درس، انواع روش های تدریس را بهکار گیرد. روش تدریس مشارکتی، کاوشگری، گردش علمی و روش تدریس استقرایی از جمله روشهای تدریس است.
روشی تدریس مشارکتی به نوعی از آموزش گفته میشود که اعضاء برای رسیدن به اهداف و نتایجشان با هم در تعامل خواهند بود.
روش تدریس کاوشگری بر مبنای پرسشگری و تجزیه و تحلیل است و یک تعامل بین معلم و شاگرد ایجاد میشود.
روش تدریس گردش علمی، آن است که معلم، دانشآموزان خود را برای یادگیری موضوعی خاص به فضایی خارج از مدرسه ببرد.
روش تدریس استقرایی روشی است که در آن، یکسری پارامترهای جزئی در کنار هم چیده میشود که به یک نتیجه کلی برسیم.
ما در این مقاله به مقایسه دو مورد از شیوههای تدریس سنتی و نوین، یعنی روش تدریس سخنرانی و روش تدریس اکتشافی، میپردازیم.
روش تدریس سخنرانی
رایجترین روشی که معمولا به کار گرفته میشود، روش تدریس سخنرانی و بمباران اطلاعاتی است. در این روش، معلم سخنگو است و دانشآموز شنونده. گاه دانشآموزان سوالاتی میپرسند اما معمولا سوالات آنها، مربوط به قسمتی از درس است که درست نشنیدهاند یا نیاز به توضیح بیشتر دارند.
این شیوه آموزشی، برای معلم نسبتا راحت است؛ از قبل مطالبی آماده میکند و طرح بحث مختصری تهیه میکند و اگر کلیپ مرتبط هم پیدا کند، سرکلاس استفاده میکند. اما یکی از معایب روش تدریس سخنرانی آن است که برای دانشآموزان، بسیار کسالتآور خواهد بود. معمولا آموزشها در این روش، یا عمیقا در دانشآموزان نهادینه نمیشود یا اگر هم بشود، یادگیری قدرت حل مساله حقیقتا اتفاق نمیافتد. میدانیم که بین سخنران و شنونده، این شنونده است که خیلی زودتر خسته میشود. معمولا زمان گوش دادن مفید، 20 دقیقه است.
بنابراین لازم است روشی را بهکار گیریم که طی این روش، علاوه بر بهبود کیفیت یادگیری و افزایش علاقه به درس، زمانِ سخن گفتن معلم (Teacher Talking Time) کاهش یابد و در عوض، زمان سخن گفتن دانشآموز (Student Talking Time) افزایش پیدا کند.
روش تدریس دانشآموز محور
اما روش جایگزین چیست؟ روش جایگزین آن است که: «بهجای این که ماهی بدهی، ماهیگیری یاد بده» یا به دیگر سخن «به جای بمباران اطلاعاتی، بستری فراهم کن که خود دانشآموز به اطلاعات برسد»
یکی از شیوههای نوین تدریس، روش «تدریس اکتشافی» است که توسط «جروم برونر» (Jerome Bruner) مطرح شد. برونر یک روانشناس آمریکایی است که در سال 1941، فارغ التحصیل دکترای دانشگاه هاروراد شد.
روش تدریس اکتشافی چیست؟
یادگیری اکتشافی یک روش آموزشی است مبتنی بر پرسشگری دانشآموزان، بحث و گفتوگو، کشف، خلاقیت، استخراج، استنباط، و تایید نهایی دانشآموزان. در این روش، چیزی به دانشآموز دیکته نمیشود بلکه خود ایشان، با استفاده از دانشهای قبلی، و طی یک فرایند گفتوگو محور، به کشف مسئله میپردازند. ویل توماس و بِست برین، در کتاب خود "The creative teaching and learning resource" در این خصوص توضیح دادهاند که یادگیری اکتشافی و استخراجی، به تکنیکهایی اشاره دارد که مربی بهوسیله آن، دانشآموز را ترغیب میکند تا با یادآوری تجربیات و اطلاعات قبلی خود، به اطلاعات جدیدی دست پیدا کند.
بنابراین این شیوه آموزشی، یک تدریس فرآیند محور است و نه تدریس محتوا محور. کاری که معلم باید در این فرایند انجام دهد، سخنوری نیست بلکه باید شرایط اکتشاف را برای دانشآموزان فراهم کند. در واقع معلم باید سناریوهایی بچیند که دانشآموز با قرارگیری در این سناریوها، مسیری طی کند که به کشف مسئله بپردازد و معلم همچون کارگردانی است که نمیگذارد سناریو طوری از مسیر خارج شود که بحث به انحراف کشیده شود. محوریتِ این روش آموزشی، خود دانشآموزان هستند. این روش باعث میشود دانشآموزان مطلب را بهتر یاد بگیرند چرا که بین این اطلاعات جدید با اطلاعات قبلی خود پیوند برقرار کردهاند و خود به کشف رسیدهاند.
در خصوص عملکرد این روش تدریس، آزمایشات مختلفی انجام شده که از جملهی آن یک پژوهش نیمه تجربی است که بر روی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی شیراز در سال 1390-91 صورت گرفت. دانشجویان به دو گروه تقسیم شدند و چند جلسه، با دو شیوه تدریس سخنرانی و اکتشافی، درس اصول و فنون مفاهیم پرستاری به آن ها ارائه شد؛ نهایتا یک آزمون از داشنجویان گرفته شد. در نتیجه این پژوهش، بین سطح یادگیری دو گروه تفاوت چندانی وجود نداشته است اما یادگیری این دو گروه در سطوح شناختی مختلف بهویژه در مهارت حل مسئله با هم تفاوت چشمگیری داشته و گروهی که به روش اکتشافی آموزش دیده بودند، نمرهی بالاتری از گروه دیگر گرفته بودند.
نمونهای از این روش را میتوان در رویکرد حضرت ابراهیم (علیهالسلام) نسبت به نفی بتپرستی مشاهده کرد. آنگاه که حضرت ابراهیم (علیهالسلام) پس از شکاندن همه بتهای بتخانه و ارجاع معترضین به پرسش از بت بزرگ، موجب شدند که ناگهان بتپرستان به خود آیند و اعتراف کنند که این کار ها از یک بت ساخته نیست! آنگاه حضرت ابراهیم (علیهالسلام) فرمودند:
قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ
گفت: [با توجه به این حقیقت] آیا به جای خدا چیزهایی را میپرستید که هیچ سود و زیانی به شما نمیرسانند؟! (انبیاء/66)
روش غیر اکتشافی (و سخنرانی) بدین شکل است که حضرت ابراهیم (علیهالسلام) هیچ یک از این افعال را انجام ندهند و صرفا بگویند: این بتها هیچ سود و زیانی به شما نمیرسانند پس چرا آنها را میپرستید؟ اما حضرت ابراهیم (علیهالسلام) بیان این نکته را به قدری تاخیر انداختند تا خود بتپرستان طی یک فرایند، به این نکته پی ببرند.
بنابراین این روش تدریس میتواند در فرایند تربیت دینی نیز موثر و کارامد باشد.
مثال روش تدریس اکتشافی
در این قسمت به بررسی مثالهای کاربردی روش تدریس اکتشافی متناسب برای معلم دینی و استاد عقاید، میپردازیم. چگونگی به کارگیری این روش بستگی به خلاقیت مربی دینی دارد. روشهای یادگیری اکتشافی میتواند بسیار متنوع باشد؛ آنچه در این روش مهم است، واداشتن دانشآموز به فکر کردن، تحلیل، و پیدا کردن جواب برای مسئله است، حال از هر روشی که بتوان به این اهداف رسید، یادگیری اکتشافی صورت گرفته است. اما به عنوان نمونه ما به چند مورد از شیوههای نوین تدریس اشاره میکنیم:
- مثال اول) مباحثه دانشآموزی و تعامل دانشآموزان
مربی اعتقادی میتواند یک سوال چالشی در کلاس مطرح کند تا دانشآموزان را به گفتوگو و مباحثه با یکدیگر ترغیب کند.
مثلا معلم نگوید: بحث امروز اثبات نبوت است: زندگی ما، اجتماعی است و زندگی اجتماعی نیازمند قانون و قانونگذار است و بهترین قانونگذار خدا و نبی است پس ما نیاز به نبی داریم. بهجای آن، بگوید: «بچهها، اگه قانون اصلا وجود نداشت، زندگی چطور بود؟»
در این فرایند معلم کاملا اجازه دهد همه دانشآموزان نظراتشان را بگویند، چه موافق و چه مخالف، سپس با یکدیگر درمورد نظراتشان بحث کنند. همدیگر را تکذیب یا تایید کنند، اگر بحث رو به افول رفت، معلم دوباره به ایجاد هیجان برای بحث اقدام کند؛ مثلا بگوید: «اگر شما در اجتماع خواستهای داشته باشید و همزمان، کس دیگری هم همان خواسته را داشته باشد، مثلا بخواهید بلیط سینما تهیه کنید و همزمان کس دیگری همان را بخواهد و فقط یک بلیط مانده باشد، چه باید کرد؟» مجدد دانشآموزان به گفتوگوی خود ادامه میدهند، تجربیاتی که داشتهاند را بیان میکنند، تا اینکه کم کم بحث به نقطهای میرسد که خواهند گفت: «حق با اونه که اول بوده» یا «من نباید اثبات کنم چیزی که دست منه مال منه، تو باید ثابت کنی که مال من نیست» و... درواقع جملاتی که حاکی از یک «قانون» باشد، بیان نمایند. معلم از همین جملات آنها استفاده کند برای تبیین لزوم وجود قانون. و بقیه بحث نیز به همین صورت ادامه یابد. در این شیوه، معلم نباید کسی را «اصلاح» کند چون هرکس آزادی دارد نظراتش را بگوید اما معلم فقط باید مراقب باشد که بحث منحرف نشود و مشکلی بین خود دانشآموزان پیش نیاید.
- مثال دوم) بازی در کلاس؛ همراه با پرسش و پاسخ
مربی اعتقادی و دینی مستقیم سر اصل مطلب نرود، بلکه از مقدماتی شروع کند که دورتر از بحث است اما مرتبط با بحث؛ باید دور از بحث باشد که فرایند رسیدن به موضوع اصلی بهعهده دانشآموز باشد، و باید مرتبط باشد که دانشآموز بتواند طی یک ربط منطقی بین مباحث، به مسئله مدنظر برسد.
فرض کنید میخواهید درس اعتقادی اثبات وجود خدا را تبیین نمایید.
روش تدریس مستقیم وسخنرانی بدین شکل است: دانشآموزان عزیز، امروز میخواهیم به اثبات خداوند بپردازم، بدین صورت که هر معلولی علتی میخواهد و از آنجا که سلسله معالیل نمیتواند تا بینهایت پیش رود، باید نهایتا علتی باشد که آن خداست که شبیه ما هم نیست وگرنه خود نیازمند علت میبود.
اما روش تدریس اکتشافی اینگونه است: مربی مذهبی بدونِ اعلام موضوع درس، یک حرکت نمایشی به شکل ذیل انجام میدهد: پنج عدد دومینو روی میز میچیند و در حضور دانشآموزان به دومینوی پنجم میگوید: حرکت کن! اما حرکت نمیکند. دانشآموزی را صدا میزند و میگوید یک دومینو به این سلسله اضافه کن. او چنین میکند و معلم به آنهم میگوید حرکت کن! اما اتفاقی نمیافتد. و این سناریو تکرار میشود تا کم کم خود دانشآموزان با خنده بگویند: «آقا ما بیایم انگشتمونو بزنیم تا حرکت کنه؟» سپس یک دانشآموز ضربهای وارد کند و دومینوها یکی پس از دیگر بیفتند.
سپس مربی دینی سوالاتی میپرسد: چرا دومینوها ایندفعه حرکت کردند؟ شیء خارجی (انگشت دانشآموز) اگر نبود، آیا اینها حرکت میکردند؟ مگر شیء خارجی چه ویژگیای داشت که این دومینوها ندارد؟ آیا مشابهتی بین شیء خارجی و دومینوها وجود دارد؟ و...
نهایتا سوالهای کلیدی خود را مطرح کند: آیا نمیشود که چیزی خود به خود شروع به حرکت کند؟ اگر نه، آیا همه چیز در عالم نیازمند علت است؟ کل این نظام که نیاز به علت دارد، چگونه میتوانست وجود پیدا کند؟ و...
نهایتا، پس از اینکه خود دانشآموزان طی این فرایند به اثبات خدا و اثبات عدم شباهت خدا با مخلوقات موفق شدند، معلم نیز میتواند طی چند جمله کوتاه بحث را جمعبندی کند و استدلال خود را (که قرار بود ابتدای بحث بگوید) اینک در پایان کلاس بگوید.
- مثال سوم) خاطرهگویی و بیان تجربههای جالب
معمولا انسان نسبت به تعریف خاطرات و حالات شخصی خود راغبتر است تا شنیدن سخنان دیگران. بنابراین اگر مربی دروس اعتقادی و دینی به فراخور بحث، بتواند چنین شرایطی ایجاد کند، دانشآموز بیشتر درگیر بحث میشود. مثلا در تبیین اخلاق فطری، از دانشآموز بپرسد آیا تا حالا شده کاری که فکر میکنید نادرست است را با دیگران انجام دهید و هزاران توجیه برای آن بیاورید اما همین که کس دیگری آن را در حق شما انجام داد، بسیار ناراحت شوید و این حق را برای او قائل نشوید که چنین با شما رفتار کند؟ دانشآموز میتواند تجربیاتش را بیان کند و کم کم پی ببرد که مفاهیم اخلاقی و فطری، میان همه انسانها مشترک است.
- مثال چهارم) بارش فکری در تدریس
همانطور که گفتیم، روشهای بسیار گوناگونی در این خصوص وجود دارد، چیزی که مهم است به کارگیری ذهن دانشآموز در حین تدریس است. مثلا اگر سر کلاس عکس یا فیلم نشان میدهید، فقط آن را نمایش ندهید بلکه نظرات دانشآموزان را درمورد فیلم یا عکسی که دیدهاند بپرسید و اجازه دهید بارش فکری رخ دهد. کمکم با پرسیدن سوالات متعدد، بارش فکری آنها را به سمتِ موضوع بحث سوق دهید. و اینکار را ادمه دهید تا خودشان نتیجهگیری لازم را انجام دهند.
نکته: همانطور که مشاهده میشود، در روش یادگیری اکتشافی، میزان سخن گفتن دانش آموز (STT) به طرز قابل توجهی افزایش مییابد، هرچند که ایجاد چنین سناریوهایی برای مربی اعتقادی و دینی بسیار سخت خواهد بود؛ بنابراین نیاز به تمرین و یادگیری و کسب تجربه است تا معلم در این زمینه تبحر پیدا کند.
فواید و معایب متد آموزش اکتشافی
تدریس اکتشافی که نوعی تدریس فعال محسوب میشود، مزایا و معایبی دارد. اینک به شرح فواید روش تدریس فعال اکتشافی میپردازیم:
- مباحث تا حد زیادی در ضمیر دانشآموز نهادینه میشود.
- دانشآموز با فرایند تفکر و حل مسئله آشنا میشود.
- دانشآموز کار گروهی یاد میگیرد.
- معلم پی میبرد که دانشآموزان کجای بحث را متوجه نشدهاند.
- دانشآموزان به دلیل مشارکت در بحث و بیان دیدگاههایی شخصی که دغدغه و علاقه آنهاست، انگیزه بیشتری برای شرکت در کلاس پیدا میکنند.
اما برخی معایب این شیوه به شرح ذیل است:
- بهکارگیری این شیوه نیازمند آموزش به معلمان است که این خود مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است.
- اگر معلم تجربه و معلومات کافی نداشته باشد، نمیتواند به خوبی از عهده این روش برآید.
- معمولا کلاسها وقت کافی و امکانات لازم را برای انجام شیوههای گوناگون اکتشافی ندارند.
- اگر معلم خلاق نباشد، نمیتواند همه مباحث را پوشش دهد.
- اگر سناریوها درست چیده نشود، موجب سردرگمی دانشآموز و انحراف بحث میشود.
- دانشآموزان با هم تفاوت دارند و گاهی پیدا کردن علاقه مشترک بین آنها که موضوع گفتگو واقع شود، دشوار خواهد بود.
نتیجهگیری: بهترین روش تدریس
در این مقاله، با تدریس اکتشافی آشنا شدهایم و دانستیم که این شیوه، سطح درک مسئله را در دانشآموز افزایش میدهد و از نظر ما بهترین شیوه تدریس محسوب شود. محوریت در این روش، خود دانشآموز است که باید طی یک فرایند، با استفاده از معلومات قبلی خود و با تیکه بر تفکر و خلاقیت، پاسخ مسئله را کشف کند. وظیفه معلم در اینجا، هدایت دانشآموز به طی کردن این فرایند است. همچنین در این مقاله، برخی روشهای مختلف اجرای آموزش اکتشافی را برای مربیان دروس دینی و اعتقادی بیان کردیم و به برخی از فواید و معایب این روش اشاره کردیم.
نهایتا موفقیت این روش تا حد زیادی بستگی به نگرش معلم و شیوه بهکارگیری یادگیری اکتشافی توسط او دارد.
دیدگاه خود را بنویسید