آموزش تفکر انتقادی به کودکان، نه تنها آنها را برای فراگیری علوم و ورود به دانشگاه آماده میکند، بلکه آنها را برای زندگی در دنیای پیچیده و پویای امروز نیز آماده میکند.
کودکان امروز، شهروندان آیندهاند. جهانی که در انتظار آنهاست، جهانی پیچیده و پر از تغییر است. برای موفقیت در این دنیا، کودکان باید بتوانند به طور انتقادی فکر کنند، مشکلات را حل کنند و تصمیمات آگاهانه بگیرند. تفکر انتقادی مهارتی است که به کودکان کمک میکند تا اطلاعات را به چالش بکشند، دیدگاههای مختلف را در نظر بگیرند و استدلالهای منطقی ارائه دهند. مهارتی مهم و ضروری که متاسفانه در مدارس کمتر به آن توجه میشود. در سیستم کنونی آموزش و پرورش، مهارتهایی همچون تکنیکهای تست زنی، سرعت در حل مسائل، حفظ فرمولها و ... کاربرد بیشتری برای ورود به دانشگاه دارد؛ اما آنچه واقعا در دانشگاه و مجامع علمی مورد نیاز است، مهارتهایی مثل مهارت تفکر انتقادی است.
تفکر انتقادی چیست؟
تفکر انتقادی (critical thinking) یعنی اندیشیدنِ همراه با تحلیل، ارزیابی، تفسیر و قضاوتِ اطلاعات، به منظور رسیدن به فهمی عمیقتر و تصمیمی آگاهانهتر. در این نوع تفکر شما با مواجه با آنچه میخوانید یا میشنوید، سؤال میکنید، و جوانب مختلف آن را بررسی میکنید تا بهترین پاسخ یا راه حل را پیدا کنید. تفکر نقاد، مهارتی است که در زندگیِ شخصی، تحصیلی، و حرفهای به ما کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیریم، مشکلات را به طور مؤثرتری حل کنیم، و درک عمیقتری از جهان اطراف خود داشته باشیم.
تفکر انتقادی، در عصر رسانه، روح سواد رسانهای است. اگر به تعریف سواد رسانهای رجوع کنیم، سواد رسانه به طور خلاصه عبارت است از نقد و بررسی هوشمندانه متون و محتوای رسانهای. این مهارت و تفکر نقاد ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. متاسفانه بسیاری از عوامل رسانهای به دنبال این هدف هستند که تفکر انتقادی را در افراد خاموش کرده، با ترفندهای خاص و هنری خود افراد را مجاب کنند که به گونهای خاص بیندیشند و زندگی کنند. به همین جهت است که امروزه سواد رسانهای و تفکر انتقادی اهمیت و جایگاه ویژهای پیدا کرده است.
چرا آموزش تفکر انتقادی به کودکان مهم است؟
تفکر انتقادی برای همه افراد و در همه اعصار مهم بوده و هست. تفکر انتقادی مهارتی است که هنگام تصمیمگیری، شنیدن شایعات و قضاوت درباره آنها، هنگام شنیدن نظرات مخالف و ارزیابی آنها و شاید در تمام لحظات زندگی به کار میآید؛ پس آموزش تفکر انتقادی به کودکان از اهمیت بسیاری برخوردار است.
این مهارت نه تنها در موفقیت تحصیلی کودکانمان مؤثر است، بلکه در زندگی شخصی و اجتماعیشان نیز نقش بسزایی ایفا میکند. در دنیای امروز که با حجم زیادی از اطلاعات و دادهها روبرو هستیم، تفکر انتقادی به کودکان کمک میکند تا بتوانند این اطلاعات را به درستی تحلیل و ارزیابی کنند و از آنها برای تصمیمگیریهای آگاهانه و حل مسائل پیچیده بهره ببرند. کودکی که تفکر انتقادی را میآموزد، قادر است سؤالات چالشبرانگیز بپرسد، استدلالهای منطقی ارائه دهد و از نظرات خود با شواهد و مدارک کافی دفاع کند.
تفکر انتقادی به کودکان کمک میکند تا خلاقانه و نوآورانه فکر کنند و راهحلهای جدیدی برای مشکلات پیدا کنند. آنها یاد میگیرند که چگونه از زوایای مختلف به مسائل نگاه کنند و با دیدی باز و کنجکاو به دنبال بهترین راهحلها باشند.
علاوه بر این، این مهارت یک برای مقابله با فشارهای اجتماعی است. زمانی که کودکان در مقابل مد یا نظرات و تفکرات همسالانش قرار میگیرد، اگر به مهارت تفکر نقاد مجهز باشند، از خود میپرسند: آیا این کار صحیح است؟ مشکل آن کجاست؟ چرا همه دوست دارند با این روش لباس بپوشند، تفریح کنند و... ؟ به عبارتی مهارت تفکر انتقادی، مکملی برای مهارت جراتمندی است.
کودکی که تفکر انتقادی را در خود پرورش داده است، میتواند با چالشها و موقعیتهای جدید به خوبی روبرو شود و به طور مستقل و مؤثر عمل کند. در نتیجه، آموزش تفکر انتقادی به کودکان، آنها را برای زندگی بهتر و موفقتر در آینده آماده میکند.
چگونه تفکر انتقادی را به کودکان آموزش دهیم؟
تقویت هر مهارتی در کودکان نیازمند صبوری و وقتگذاری است. کودکان از روز اول به راحتی راه نمیرفتند، اما ما از تاتی تاتی کردنشان خسته نشدیم. آن قدر در کنارشان نشستیم و به راه رفتن تشویقشان کردیم، تا شاهد آن باشیم که از این طرف به آن طرف میدوند. مهارت تفکر انتقادی نیز پله به پله به وجود میآید. در ادامه به چند راهکار مهم درباره تقویت تفکر انتقادی در کودکان میپردازیم.
1. تفکر انتقادی را سرکوب نکنید
کودکان در مراحل اولیه رشد خود بسیار کنجکاو هستند و با ابزارهای مختلف خود به شناخت دنیای اطراف میپردازند. یکی از مهمترین این ابزارها پرسیدن سوال است. پس در گام اول لازم نیست به کودکان بیاموزیم که از ما سوال بپرسند، آنها با پرسشهای مکرر خود ما را کلافه خواهند کرد! علاقه به دانستن بیشتر و کشف حقایق در کودکان وجود دارد.
شاید در سالهای ابتدایی چیزی به عنوان تفکر انتقادی در کودکان مطرح نباشد، چون هنوز قوهی تعقل و تحلیل کودک به طور کامل شکل نگرفته است و در بسیاری از موارد نمیتواند برداشت منطقی از اتفاقات اطراف خود داشته باشد، اما رفتار ما در قبال این پرسشگری بسیار مهم است. ما پرسشگر بودن را یک رفتار درست میدانیم یا آن را سرکوب میکنیم؟ گاهی این سرکوب، به علت این که نمیدانیم چگونه به سوالات کودکان پاسخ دهیم، از طرف ما اتفاق میافتد. لازم نیست به همهی سوالات در بالاترین مراتب علمی پاسخ دهید اما لازم است راه و روش پاسخ به کودکان را بیاموزید.
کودک همراه با دریافت اطلاعات باید بفهمد که پرسیدن سوال عیب نیست، ممکن است گاهی به راحتی به پاسخ یک سوال نرسیم اما میتوانیم برای رسیدن به جواب بیشتر تلاش کنیم. پس قدم اول در تقویت تفکر نقاد این است که آن را سرکوب نکنید.
2. سوال و چالش متناسب با سن کودکان مطرح کنید
زمانی که با کودکان خود وقت میگذرانید فرصت خوبی است تا قوه تفکر و تحلیل آنها را به چالش بکشید. مثلا میتوانید در وسط داستان از کودکان خود بپرسید که درباره شخصیتهای آن چه فکری میکنند، یا فکر میکنند در ادامه چه اتفاقی میافتد. دلیل حدسشان را بپرسید. یا پس از این که بچهها یک کارتون را تماشا کردند، میتوانید چند سوال درباره ماجرای آن، شخصیتهای کارتون، تصمیمهایشان و... بپرسید.
سعی کنید سوالاتی بپرسید که جواب مشخصی ندارند تا کودکان بتوانند با خلاقیت خود به آن پاسخ دهند. این کار کم کم تفکر منطقی کودک را رشد میدهد. وقتی سن کودک بیشتر شد، و در دوران نوجوانی این سوالات و گفتوگوها میتواند پیرامون مسائل عمیقتر و پرچالشتری مطرح شود.
همچنین سوالاتی مثل: به نظرت این کار منصفانه است؟ میتونیم بدون شنیدن نظر هر دو طرف قضاوت کنیم؟ این تصمیم باعث ناراحتی و آزار کسی نمیشود؟ اگر تو جای او بودی دوست داشتی چجوری باهات رفتار کنند؟ میتواند همراه با تفکر منطقی، روحیهی همدلی آنها را پرورش دهد.
3. در مواجهه با مشکلات کنارشان باشید، نه نجات دهنده
چالشها و مسائل کوچک و بزرگ همیشه در زندگی پیش میآید. مثلا ممکن است شما به سفر رفته اید و کودک یک وسیلهاش را جا گذاشته است؛ در این شرایط باید چه کار کنیم؟ یا مثلا شما گلدانهایی در خانه دارید که گاهی آب دادن به آنها فراموش میشود، برای این که فراموش نکنیم به گلدانهای خانه آب بدهیم باید چه کار کنیم؟
در این گونه موارد به جای سرزنش یا تصمیمگیری سریع، اجازه دهید کودکان خودشان برای مشکلات پیش آمده راه حل پیشنهاد دهند. گاهی میتوانید مجموعهی راه حلها را روی یک کاغذ یادداشت کنید. با کودک همفکری کنید و جوانب مختلف مسئله را به او نشان دهید و نظر خود را با او مطرح کنید، اما نیازی نیست ناجی همیشگی او باشید. اجازه دهید راهکارهای خود را امتحان کند، حتی اگر فکر میکنید این راهکار ابلهانه است. این خود یک تجربه برای کودک شماست. مطمئنا بعد از این تجربه، میتواند راهکارهای بهتری ارائه دهد.
4. بازی را دست کم نگیرید
بازی کودکان با همسالان نقش مهمی در تقویت تمامی مهارتهای ارتباطی آنها از جمله مهارت تفکر نقاد دارد. چرا که به هر حال در میان این بازیها چالشهای متفاوتی پیش میآید که کودکان باید خودشان آنها را حل کنند. متاسفانه کودکان در شرایط کنونی، یعنی زندگی در آپارتمان و تعداد فرزندان کم در خانواده، کمتر امکان بازیهای دسته جمعی با همسالان را پیدا میکنند و خانوادهها باید با بردن کودکان به فضاهای بازی مثل پارک این امکان را فراهم کنند.
در سنین بالاتر و در مدرسه این موضوع در قالب فعالیتهای گروهی و یا بازیهای گروهی در زنگ ورزش و در زنگ تفریح شکل میگیرد. حواستان باشد تا جایی که کودکان و دانشآموزان به هم آسیبی نمیزنند میتوانید آنها را تشویق کنید که خودشان مشکلاتشان را حل کنند.
علاوه بر این فراهم کردن اسباب بازیهایی مثل لگو و خانه سازی که به کودک این امکان را بدهد که از خلاقیت و فکر خود استفاده کند، بسیار مفید است. در این بازیها همراه او شوید و اجازه بدهید از ساختن چیزهای جدید لذت ببرد. از طرف دیگر مدت زمان استفاده از بازیهای موبایلی که فکر و خلاقیت را از کودکان میگیرد را کم کنید.
5. مغالطات را به کودکان بیاموزید
گاهی سفسطه و مغالطه با تحلیل و استدلال منطقی اشتباه گرفته میشود. کودکان در سنین بالاتر و نوجوانان کم کم میتوانند تفاوت یک استدلال قدرتمند و یک یک استدلال مبتنی بر مغلطه را درک کنند. برای آنها مثالهای ساده و قابل فهم بزنید.
مثلا در مغالطه همرهنگ جماعت شدن این گونه استدلال میشود: «همه میدانند که فلان برند، بهترین برند گوشی موبایل است پس ...» (نتیجه گیری از یک فرض غلط). یا مثلا در مغالطه مسموم کردن سرچشمه این گونه استدلال میشود: «فقط افرادی که درک هنری ندارند این را نمیپسندند (در نتیجه اگر این کار مورد پسند شما نیست، درک هنری ندارید!)».
با این مثالها ذهن بچهها برای دریافت اطلاعات و دلایل صحیح فعال میشود. با شناخت مغالطات، میتوان استدلالهای نادرست را تشخیص داد، اطلاعات را بهتر ارزیابی کرد، منطقیتر استدلال کرد، و مؤثرتر ارتباط برقرار کرد.
جمعبندی و نتیجه گیری
در این مقاله به اهمیت آموزش تفکر انتقادی به کودکان در عصر حاضر، به ویژه در دنیای پر از اطلاعات و رسانهها، پرداخته شد. تفکر انتقادی به عنوان مهارتی ضروری برای زندگی در دنیای پیچیده و در حال تغییر، به کودکان کمک میکند تا اطلاعات را تحلیل و ارزیابی کنند، تصمیمات آگاهانه بگیرند، مشکلات را به طور مؤثر حل کنند و خلاقانه و نوآورانه فکر کنند.
تفکر انتقادی به عنوان اندیشیدن همراه با تحلیل، ارزیابی، تفسیر و قضاوت اطلاعات تعریف شد و به نقش آن در سواد رسانهای و مقابله با فشارهای اجتماعی اشاره شد. همچنین، راهکارهایی برای آموزش تفکر انتقادی به کودکان ارائه شده است که شامل موارد زیر میشود: سرکوب نکردن کنجکاوی کودکان و پاسخگویی به سوالات آنها، طرح سوالات و چالشهای متناسب با سن کودکان، همراهی کودکان در مواجهه با مشکلات، اهمیت بازی و آموزش مغالطات.
دیدگاه خود را بنویسید