آیا هر آنچه در شبکههای اجتماعی میخوانید، واقعیت دارد؟ آیا اخبار منتشر شده همیشه بیطرفانهاند؟ در دنیایی که اطلاعات با سرعت نور منتشر میشود، چگونه میتوانیم از صحت آنها مطمئن شویم؟ هر روزه با سیل عظیمی از اخبار، نظرات و اطلاعات روبرو هستیم که از طریق رسانههای مختلف به ما میرسد. از شبکههای اجتماعی پرطرفدار گرفته تا رسانههای خبری معتبر، همه در تلاشند تا توجه ما را جلب کنند. اما در این میان، چگونه میتوانیم از میان این حجم عظیم اطلاعات، واقعیت را از دروغ تشخیص دهیم؟ پاسخ این سوالات در گرو داشتن سواد رسانهای است. سوادی که این روزها همچون سواد خواندن و نوشتن، برای همه واجب است.
سواد رسانه ای چیست و چرا مهم است؟
معمولا وقتی می گوییم «سواد» منظورمان سواد خواندن و نوشتن است؛ در حالی که تعریف جدید یونسکو از سواد توانایی تغییر است و باسواد را کسی می داند که بتواند با استفاده از خواندهها و دانستههای خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند. همچنین انواع سواد را شامل شش دسته اصلی سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رسانه و سواد آموزش و پرورش میداند؛ که هر کدام زیرشاخههای متعددی دارند. با این حساب به نظر شما چند درصد از مردم با سواد هستند؟
سواد فضای مجازی و سواد رسانه ای (media literacy) یکی از انواع ششگانهی سواد است که هم اکنون در کشور ایران هم مورد توجه قرار گرفته است و در سال ۱۳۹۵ با اضافه شدن یک کتاب درسی به مواد آموزش دبیرستانی، ایران نیز به جمع بیش از ۹۰ کشور جهان در آموزش رسمی این دانش و مهارت پیوست.
همان گونه که در مقاله «تعریف سواد رسانه ای» اشاره شد، سواد رسانه عبارت است از دانش و مهارتِ تحلیل هوشمندانه و ارزشگذاری پیامهایی که از طریق رسانهها به ما میرسد. سواد رسانهای به ما کمک میکند تا به عنوان مصرفکنندگان فعال اطلاعات، بتوانیم به طور انتقادی به محتواهای رسانهای نگاه کنیم، اطلاعات را ارزیابی کنیم و تصمیمات آگاهانهتری بگیریم.
این دانش به ما کمک می کند تا:
تفکر انتقادی خود را تقويت کنيم:
این دانش به تقویت تفکر انتقادی ما کمک می کند؛ تا در مواجهه با هر گونه پیام، اعم از یک برنامه تلویزیونی، یک کتاب، یک متن کوتاه در شبکههای اجتماعی و... ابتدا آن را ارزیابی کنیم. از خود بپرسیم آیا اطلاعات پیام منطقی است؟ چرا در این پیام به مطالب خاصی توجه شده است؟ یا چرا بعضیچیزها در آن بیان نشده است؟ ایده اصلی پشت آن چیست؟
مصرف کننده هوشمند کالا و اطلاعات باشیم:
سواد رسانه ای کمک میکند تا تشخیص دهیم که یک پیام معتبر است یا نه. همچنین بفهمیم چه تکنیک های اقناعی در متن یک پیام تبلیغاتی استفاده شده است تا بتوانیم به درستی تصمیم بگیریم و چشم بسته تحت تاثیر واقع نشویم.
به تأثیر رسانه بر افکار مردم و سبک زندگی توجه کنيم:
رسانه ها درک ما از جهان را شکل میدهند. بخش زیادی از تصور ما از دنیای غرب یا از مردم آفریقا از رسانه ها شکل گرفته است. آیا این تصور کاملا منطبق بر واقع است یا رسانه تنها بخشی از آنچه حقیقت دارد را به نمایش گذاشته است؟ همچنین رسانه ها ما را وادار میکنند که به روشهای خاصی عمل یا فکر کنیم. رژیم غذایی ما، علاقهمندیهای ما، شغل آینده و رشته دانشگاهی که انتخاب میکنیم، لباسهایی که میپوشیم و... همه و همه تاثیراتی از رسانه ها پذیرفته اند. این کار آن قدر نرم انجام میشود که شاید خودمان هم متوجه نشویم، اما با کمی دقت می توان تاثیر رسانه را در شخصی ترین انتخاب های خود ببینیم.
هدف تولیدکننده پیام را بفهميم:
قطعا هیچ پیامی بیهدف تولید نمیشود. این که بفهمیم تولید کننده پیام از تولید آن پیام خاص چه هدفی را دنبال میکردهاست، قدم مهمی در فهم پیام است. آیا نویسنده صرفا قصد اطلاع رسانی دارد؟ آیا میخواهد ایده جدیدی را بیان کند که تا به حال چیزی از آن نشنیدهاید؟ آیا میخواهد دیدگاه و نظر شما را عوض کند؟
مسئولانه به تولید پیام بپردازیم:
در اين زمان تولید محتوا بسيار ساده شده است و با یک تلفن همراه نيز امکان پذیر است. اما این سادگی نباید موجب شود تا نسبت به توليد و انتشار پيام، ساده انگارانه عمل کنیم. به قول شاعر «نکتهای کان جست ناگه از زبان / همچو تیری دان که آن جست از کمان». پس لازم است قبل از ارسال هر گونه پیام ابتدا بينديشيم که چه ميخواهيم بگوييم؟ چگونه ميخواهيم بگوييم؟ به زمان بيان آن و مخاطبين پيام توجه کنيم؛ و از تاثير پيامهاي خود غافل نباشيم تا بتوانيم به بهترين نحو ارتباط موثر برقرار کنيم.
این مهارت همیشه در طول تاریخ مورد نیاز انسان ها بوده است اما در دوران ما سرعت گسترش رسانه و کاربران آن بیش از پیش رو به افزایش است. دیگر به نظر می رسد از عصر اطلاعات گذر کردهایم و به عصر اشباع اطلاعاتی رسیدهایم. اگر در گذشته باید منتظر میماندیم تا صبح روز بعد گزارش حادثهاي را در روزنامه بخوانیم، اکنون در عرض چند ثانیه شرح ماجرا به همراه عکس و فيلم رويداد در دستان ما قرار میگیرد. گاه این اطلاعات، ضد و نقیض است و به جای آن که ما را آگاه کند، بیشتر باعث سردرگمی ما میشود. در این زمانه لزوم فراگیری سواد رسانه ای بیش از پیش احساس می شود.
اهمیت سواد رسانه ای برای کودکان
با آغاز شیوع بیماری کرونا، به ناگاه مجبور شدیم که تغییر کنیم. یک تغییر پیش بینی نشده و در شرایطی که هیچ گونه آمادگی برای آن نداشتیم. مدرسه ها باید به صورت مجازی برگزار میشد. شاید تا قبل از آن بعضی خانواده ها موبایل و تبلت در اختیار کودکان خود نمیگذاشتند و یا استفاده کودکان از این گونه وسایل بسیار محدود بود؛ اما در این شرایط جدید واجب بود که ساعات متمادی با موبایل یا لپ تاپ تنهایشان بگذاریم تا بتوانند به مدرسه بروند و باسواد شوند!
متاسفانه پس از بیماری کرونا نیز میزان استفاده کودکان از موبایل و شبکههای اجتماعی کم نشد. در این زمان این سوال بسیار جدی تر از پیش مطرح شد که آیا کودکان و نوجوانان سواد استفاده از رسانه را دارند؟
همان گونه که پیش تر نیز اشاره شد منظور ما از سواد رسانه، چگونگی استفاده از وسایل الکترونیک نیست. شاید کودکان بهتر از ما بتوانند با موبایل کار کنند و امکانات آن را به ما هم بیاموزند، ولی آیا دیدگاه درستی از اخبار دروغ و شایعات دارند؟ آیا میتوانند تشخیص دهند، پیام هایی که به آن ها میرسد از جانب چه کسی و با چه هدفی ارسال شده است؟ آیا میدانند برای انجام تحقیقات درسی خود به سراغ کدام وبسایتها بروند؟
قطعا برای همه ما رژیم فکری و روحی فرزندانمان به اندازه رژیم خوراکی آنان (و یا بیشتر از آن) اهمیت دارد. شاید در گذشته کافی بود که کودک دوستان خوبی داشته باشد، و با افراد مورد اعتماد رفت و آمد کند. اما اکنون با پیشرفت تکنولوژی و از همه مهم تر در دسترس بودن اینترنت در هر جا و هر زمان، هر کسی در هر جای این کره خاکی از طریق موبایل یا تبلت میتواند همنشین فرزند ما شود! از طرفی ما همیشه در کنارشان نیستیم تا به آن ها یادآور شویم که چه مطلبی راست است و چه مطلبی دروغ، و نگذاریم در دام تلههای تبلیغاتی و سودجویانه بیفتند. به نظر میرسد در این دوران اهمیت سواد رسانه از سواد خواندن و نوشتن کمتر نیست، بلکه شاید مقدم بر سواد خواندن باشد چرا که گوگل این امکان را فراهم آورده است تا برای جست و جو به جای نوشتن از صوت استفاده کنیم. پس یک کودک 4، 5 ساله که هنوز خواندن نمیداند، میتواند در گوگل جست و جو کند و به تماشای عکس ها یا فیلم ها بپردازد.
در کنار خانواده، معلم نقش بسیار مهمی در این آموزش دارد. او میتواند با توجه به شناختی که از دانش آموزان خود دارد، و همچنین تجربه خود در آموزش، راهنمای خوبی برای آن ها باشد.
اما در قدم اول نیاز است معلمان، خود از دانش بالایی درباره رسانه و سواد رسانه ای برخوردار باشند. به فضای مجازی آشنا باشند و ابتدا در خود تفکر نقادانه را تقویت کرده باشند تا بتوانند با مثال های متعدد و کاربردی ذهن کودکان را باز کنند و موضوع را ملموس تر نشان دهند. از طرفی مربیان باید منصفانه به هر پیام و هر رسانه نگاه کنند زیرا در صورتی که معلم به رسانه گریزی و رسانه ستیزی متهم شود، دیگر حرفهای او خریداری نخواهد داشت.
استفاده از کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است و همچنین شرکت در دورههای آموزشی سواد رسانه ای میتواند برای والدین و مربیان دینی مؤثر باشد. کانون فرهنگی بصائر به همین منظور و در راستای ارتقای توانمندیهای مورد نیاز در دنیای امروز برای مربیان دینی و اساتید قرآنی، دوره آموزشی سواد رسانهای را تدوین کرده است. منبع این دوره آموزشی، مجموعه کتابهای سواد رسانه ای نوشته دکتر علیرضا مؤذن است. دکتر موذن در این مجموعهی سه جلدی به شناخت تحلیلی رسانه و ابزارهای آن و تأثیرات گسترده آن در هویت بخشی انسانهای عصر جدید پرداخته است.
جمع بندی
امروزه آموزش و یادگیری سواد رسانهای یک ضرورت همگانی است. ابتدا باید پدرها، مادرها، معلمین و مربیان خود را مجهز به این سواد کنند و در قدم بعد این دانش را به فرزندان و دانش آموزان خود منتقل کنند. رسانه انواع مختلفی دارد و میتواند در قالب یک فیلم، یک عکس و یا یک متن باشد و از طرق گوناگون همچون تلویزیون، رادیو، کتاب، روزنامه یا شبکه های اجتماعی به دست ما برسد. سواد رسانهای فارغ از نوع رسانه به ما کمک میکند تا انواع پیامهایی را که برای ما ارسال میشود، بفهمیم و بتوانیم با تحلیل هوشمندانه پیام، به هدف ارسال آن و فرستنده پیام پی ببریم.
دیدگاه خود را بنویسید